هر چند این روزها، رویکردهای شهرسازی چندان به اسلوبهای سنتی شهر مشهد شباهتی ندارد و بدون تعارف، بیشتر در پی سودآوری پروژهها و پُر کردن جیب سرمایهگذاران است، اما خوشبختانه، بقایای نه چندان متعدد فعالیتهای عمرانی قدیم، بیانگر همان اصلی است که از آن یاد کردیم. یکی از نمونههای قابل ارائه این جریان که البته معمولاً به صورت انفرادی مورد توجه قرار میگیرد، جریان مقبرهسازی در اطراف حرم رضوی است. توجه دارید این جریان، با مسئله تدفین اموات در حرم و اطراف آن فرق میکند. مقبره بنایی است که بر فراز محل دفن افراد، چه در زمان حیات آنها و چه پس از درگذشتشان ساخته میشود. در اطراف حرم رضوی و البته برخی نقاطی که امروزه به مشهد متصل شدهاند، دستکم ۱۱ نمونه از این بناها وجود دارد که بررسی آنها، از منظر تاریخی و هم از نظر شهرسازی، بسیار حائز اهمیت است و در این نوشتار مختصر، قصد داریم به این موضوع بپردازیم.
انواع مقبرههای موجود و ناموجود
به طور قطع، تعداد مقبرههای ساخته شده در اطراف حرم رضوی، بسیار بیشتر از تعدادی است که ما امروزه میشناسیم. برخی از این بناها در جریان توسعه حرم مطهر و بافت اطراف آن، تخریب شدهاند و تعدادی دیگر با حفظ موقعیت و نه بنا، در داخل اماکن متبرکه قابل مشاهده هستند؛ مثلاً مقبره شیخ بهایی یا شیخ حرعاملی، امروزه برای زائران مکانی شناخته شده است؛ هرچند کمتر نشانی از بنای پیشین خود دارند. اما بیتردید، مقبره ابوالحسن عراقی، مربوط به قرن چهارم هجری قمری که در محل مسجد بالاسر قرار داشت، امروزه دیگر قابل تشخیص و شناسایی توسط زائران نیست.
نمونه دیگری که میتوان آن را در کنار مقبره ابوالحسن عراقی قرار داد، مقبره عادلشاه افشار است که ابتدا در قبرستان مشهور قتلگاه قرار داشت، در زمان ایجاد خیابان طبرسی در دهه ۱۳۱۰ش. در حاشیه آن قرار گرفت و امروز اثری از آن نیست یا مقبره مادر گوهرشاد خاتون در حرم رضوی که بیگمان ساختمان و بقعهای داشته است و امروزه از جا و کیفیت آن بیخبریم.
در حال حاضر، شکل و شمایل این مقبرهها، به صورت تصویر، ساختمان اصلی یا ساختمان تغییر یافته، در دسترس هستند: گنبد خشتی (مقبره طاهر بن محمود از نقبای سادات مشهد)، مقبره ملکشاه(مسجد ۷۲ تن)، مقبره شیخ حر عاملی، مقبره شیخ بهایی، مقبره مدرسه دو در، مقبره شیخ طبرسی، مقبره پیرپالاندوز، مقبره گنبدسبز، مقبره نادرشاه و مقبره میرزاابراهیم رضوی. البته مقبره خواجهربیع هم با توجه به ساخته شدن بنای آن در دوره صفویه، قابل بررسی است.
پیوستگی در معماری
بیشتر مقبرههای ساخته شده در اطراف حرم رضوی، صرف نظر از فاصله آنها نسبت به اماکن متبرکه، فضایی محدود و مختصر دارند؛ مقبره شیخ بهایی که امروزه ورودی آن از صحن آزادی قابل دسترسی است و محل تدریس او هم بوده، وسعت زیادی نداشت و در دورههای اخیر، اطراف آن را وسیع کردهاند یا مقبره شیخ حر عاملی، حجرهای در مدرسه میرزاجعفر بوده است. در مورد مقبره موجود در مدرسه دو در که به احتمال زیاد متعلق به بانی اصلی مدرسه در دوره تیموری است، با وجود وسعت مدرسه، مساحت اختصاص داده شده به مقبره، بسیار محدود است و تنها فضای زیر یکی از گنبدهای کوچک آن را دربر میگیرد. نمونه دیگر، مقبره امیرملکشاه در بازار فرش مشهد است، بنایی بسیار زیبا که به مسجد ۷۲ تن شهرت دارد و فضای مقبره در آن، تنها شامل سرداب بنا میشود و بقیهاش احتمالاً به فضای تدریس یا گوشهگیری اهل عبادت اختصاص داشته است که در قرون بعد، آن را به محل اقامه نماز تبدیل کردهاند.
البته در این زمینه، استثناهایی نیز وجود دارد؛ معمولاً مقبرههای مربوط به امرا و سلاطین، چنین معماریای ندارند؛ مقبره نادرشاه تا پیش از تجدید بنا در دهه ۱۳۳۰ش. در باغی وسیع قرار داشت. از منظر شکل بنا، این مقبرهها کاملاً تحت تأثیر معماری حرم رضوی قرار دارند؛ البته میتوان در آنها رگههایی از نوآوری را دید یا متوجه ساختارهایی شد که در زمان خودش، کاربری ویژه داشت. اما در کل، وقتی افراد وارد فضای این مقبرهها میشوند، آن را تافته جدا بافته از معماری حرم نمیبینند.
قاعده در مکانیابی
به طور کلی، بنای بیشتر مقبرههای موجود و مقبرههایی که از مکان و ساختمان آنها اطلاع داریم و در غیر از دوره معاصر ساخته شدهاند، دو ویژگی بسیار مهم در مکانیابی و معماری دارند؛ نخست اینکه انضباط بافت شهری را به هم نمیزنند، بلکه آن را کامل میکنند؛ چنانکه پیشتر در بررسی شاخصهای توسعه معماری در حرم مطهر نیز گفتیم، در معماری مقابر نیز هیچ کس به دنبال بیریخت کردن یا از نظم خارج نمودن بافت شهری نیست.
دوم، مکانی که برای ساخت مقبره انتخاب میشود، البته مقبرههایی که در زمان حیات صاحب آنها ساخته شدهاند، بیشترین وابستگی معنوی ممکن را به نقطه ثقل شهر مشهد، یعنی حرم رضوی دارند؛ حتی در مورد مقبره میرزا ابراهیم رضوی که در کوهسنگی مشهد ساخته شده است، روایت و داستان معروف عبور امام هشتم(ع) از کنار آن و دعا برای این کوه را مد نظر قرار دادهاند؛ به دیگر سخن، مفهوم مکانیابی در مقبرهسازیها، بدون درک رابطه تاریخی و جغرافیایی مکان انتخاب شده با حرم رضوی، قابل بررسی نیست. در اینجا هم، هیچ بنایی نباید شکوهمندتر و بزرگتر یا بلندتر از حرم رضوی ساخته شود؛ حتی نادرشاه نیز در ساخت بنای مقبره خود، این مسئله را لحاظ کرد و بعدها در تجدید بنای آن نیز این موضوع مهم در نظر گرفته شد.
نظر شما